همه چیز واضح است - او او را فریب داد تا رابطه جنسی داشته باشد، اما واقعاً چه کسی از آن فیلم گرفته است؟ مشخصا با دوربینی متفاوت از دوربینی که در دست داشت از آن فیلم گرفته است! دوربین مخفی این زاویه و کیفیت عکسبرداری را نمی دهد! بنابراین فیلمبردار در اتاق با یک دوربین حرفه ای و یک دوربین در دستانش فقط یک مسخره است.
اوباش ها دارند پرونده هایشان را حل می کنند، اما زن یکی از آنها می خواهد لعنت کند. شوهر حال و حوصله ای ندارد، اما رفیقش اصلا بدش نمی آید که گونه او را برآمده کند. مادر به همسرش اطمینان می دهد که نیازی به حسادت نیست - او به اندازه کافی برای همه وجود دارد! و چه، دلیلی برای آن وجود دارد - و دوستان خوشحال هستند و اسپرم در توپ ها دست نخورده است. اگر زن عوضی است، پس این یک مزیت برای شهرت است - خانه ای پر از مهمان و هدایا. علاوه بر این، او بیرون نمی رود، همه را به خانه می برد، زیر نظر شوهرش.
البته، ماژور دیگر نمی داند چگونه بیدمشک خود را راضی کند - او این را داشته و آن را داشته است. حالا داره به راننده میرسه فقط او چیزی به او احساس نمی کند، بنابراین از او به عنوان یک فالوس آزاد استفاده می کند. اما او به سختی به احمق او لعنتی زد تا حتی به سهمی که برای او در نظر گرفته بود برسد. بگذار دهنش به عنوان احمقی عمل کند که در آن فرو رود!
به یونجه ای که به سراغ گاو آمده به این می گویند. چنین زیبایی شگفت انگیز و یک نگهبان. همه این موارد در خالکوبی هنوز، این حتی بیشتر روشن می شود. معلوم شد که نگهبان هم آدم با شعوری است، به پلیس زنگ نزد و پول را به صورت مشابه دریافت کرد. تماشای چهره دختر شکسته یا حیرت زده و ناراضی وقتی او را از پشت کباب می کرد خنده دار بود. دوست دختر عالی پیش رفت، مثل پایی برای چای.